پاییز ، رسالتش یادآوری خاطره هاست . آدم را پرت می کند وسط خاطرات خیلی دور .
کنارِ آدم هایی که نیستند، میان خانه ای که نیست و حال و هوایی که تکرار نخواهد شد .
یادش بخیر! خانه ی قدیمی مادربزرگ و آن حوض آبیِ وسط حیاط ...
تخت چوبی کهنه ای که توی ایوانش بود و هر شب روی آن دراز می کشیدیم ، آسمان بی نقاب و پرستاره را تماشا می کردیم و غرق در تخیلات کودکانه مان می شدیم .
دلم برای خواب های بی دغدغه ی خانه ی مادربزرگم تنگ شده ، برای صبح هایی که پنجره ی چوبی اتاق باز می شد و با هیاهوی گنجشک ها بیدار می شدیم و با نسیمی خنک و روح نواز ، خواب از سرمان می پرید ...
دلم برای کودکی ام و صفای آن خانه ی قدیمی ،
دلم برای مادربزرگم تنگ شده .
کاش آدم های خوب زندگی ، همیشگی بودند .
کاش ما، بزرگ نمی شدیم ،
کاش توی همان دوران، در دل همان سادگی ها ؛
جا مانده بودیم .
#نرگس_صرافیان_طوفان
مشخصات پست
تاریخ ارسال
|
18:40 - 1399/11/07 |
لایک
|
2 |
بازنشر
|
0 |
دیدگاه
|
0 |